OwnSkin logo
To sign my guestbook, you need to signin first.
Fire Sales

nazi10 Guestbook

sepehr00  (12 years ago)
«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»
ﻋﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﻢ ﺧﺎﻧﻪ ﻱ ﻭﻳﺮﺍﻧﻪ ﺑﻴﺎ ﺍﻳﻦ
ﺧــــﺎﻧﻪ ﺗﻜﺎﻧــﺪﻳﻢ ﺯ ﺑﻴـــﮕﺎﻧﻪ ﺑﻴﺎ ﻳﻚ
ﻣﺎﻩ ﺗﻤــــﺎﻡ ﻣﻴـــﻬﻤﺎﻧﺖ ﺑﻮﺩﻳـﻢ ﻳﻚ
ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﻬﻤــﺎﻧﻲ ﺍﻳـﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻴﺎ
----------------( ﻋﯿﺪﺷﻤﺎ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺍﻧﺸﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺳﺎﻝ
ﺧﻮﺑﯽ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ
-----------------(
«»«»«
sepehr00  (12 years ago)
د
به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمی‌دونن، دوسمون داشتن نمی دونستیم.
به سلامتی درخت!
نه به خاطرِ میوش، به خاطرِ سایش.
به سلامتی دیوار!
نه به خاطرِ بلندیش، واسه این‌که هیچ‌وقت پشتِ آدم روخالی نمی‌کنه.
به سلامتی دریا!
نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یک‌رنگیش.
به سلامتی سایه!
که هیچ‌وقت آدم رو تنها نمی‌ذاره.
به سلامتی پرچم ایران!
که سه‌رنگه، تخم‌مرغ! که دورنگه، رفیق! که یه‌رنگه.
به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمی‌دونن، دوسمون دارن و نمی‌دونیم.
به سلامتی نهنگ!
که گنده‌لات دریاست.
به سلامتی زنجیر!
نه به خاطر این‌که درازه، به خاطر این‌که به هم پیوستنش.
به سلامتی خیار!
نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.
به سلامتی شلغم!
نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش.
به سلامتی کرم خاکی!
نه به خاطر کرم‌بودنش،به خاطر خاکی‌بودنش
به سلامتی پل عابر پیاده!
که هم مردا از روش رد می‌شن هم نامردا !
به سلامتی برف!
که هم روش سفیده هم توش.
به سلامتی رودخونه!
که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.
می‌خوریم به سلامتی گاو!
که نمی‌گه من، می‌گه ما.
به سلامتی دریا!
که ماهی گندیده‌هاشو دور نمی‌ریزه.
می‌خوریم به سلامتی اون که همیشه راستشو می‌گه.
به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو می‌گیره دورش.
به سلامتی بیل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.
به سلامتی دریا!
که قربونیاشو پس می‌آره.
به سلامتی تابلوی ورود ممنوع!
که یه ‌تنه یه اتوبان و حریفه********
sepehr00  (12 years ago)
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز / دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین / بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
sepehr00  (13 years ago)
ﺳﻮﺯﺩ ﻣﺮﺍ،ﺳﺎﺯﺩ ﻣﺮﺍ ﺳﺎﻗﯽﺑﺪﻩ ﭘﯿﻤﺎﻧﻪ ﺍﯼ،ﺯﺁﻥ ﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽﺧﻮﯾﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﺣﺴﻦِ ﺷﻮﺭﺍﻧﮕﯿﺰﺗﻮ،ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﺯﺍﻥﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﻏﻢ،ﺑﺎﺭﺩ ﻓﺮﻭﻍﺻﺒﺤﺪﻡ ﻏﺎﻓﻞ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺶ ﻭﮐﻢ،ﻓﺎﺭﻍ ﺯ ﺗﺸﻮﯾﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﻧﻮﺭ ﺳﺤﺮﮔﺎﻫﯽ ﺩﻫﺪ،ﻓﯿﻀﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﻫﺪ ﺑﺎ ﻣﺴﮑﻨﺖ ﺷﺎﻫﯽﺩﻫﺪ،ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺩﺭﻭﯾﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﺳﻮﺯﺩﻣﺮﺍ ﺳﺎﺯﺩ ﻣﺮﺍ،ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﻣﺮﺍﻭﺍﺯ ﻣﻦ ﺭﻫﺎ ﺳﺎﺯﺩ ﻣﺮﺍ،ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺍﺯﺧﻮﯾﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﺑﺴﺘﺎﻧﺪ ﺍﯼ ﺳﺮﻭﺳﻬﯽ،ﺳﻮﺩﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﺭﻫﯽﯾﻐﻤﺎ ﮐﻨﺪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺭﺍ،ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺑﺪﺍﻧﺪﯾﺸﻢﮐﻨﺪ*******
sepehr00  (13 years ago)
ﺳﻮﺯﺩ ﻣﺮﺍ،ﺳﺎﺯﺩ ﻣﺮﺍ ﺳﺎﻗﯽﺑﺪﻩ ﭘﯿﻤﺎﻧﻪ ﺍﯼ،ﺯﺁﻥ ﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽﺧﻮﯾﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﺣﺴﻦِ ﺷﻮﺭﺍﻧﮕﯿﺰﺗﻮ،ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﺯﺍﻥﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﻏﻢ،ﺑﺎﺭﺩ ﻓﺮﻭﻍﺻﺒﺤﺪﻡ ﻏﺎﻓﻞ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺶ ﻭﮐﻢ،ﻓﺎﺭﻍ ﺯ ﺗﺸﻮﯾﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﻧﻮﺭ ﺳﺤﺮﮔﺎﻫﯽ ﺩﻫﺪ،ﻓﯿﻀﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﻫﺪ ﺑﺎ ﻣﺴﮑﻨﺖ ﺷﺎﻫﯽﺩﻫﺪ،ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺩﺭﻭﯾﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﺳﻮﺯﺩﻣﺮﺍ ﺳﺎﺯﺩ ﻣﺮﺍ،ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﻣﺮﺍﻭﺍﺯ ﻣﻦ ﺭﻫﺎ ﺳﺎﺯﺩ ﻣﺮﺍ،ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺍﺯﺧﻮﯾﺸﻢ ﮐﻨﺪ ﺑﺴﺘﺎﻧﺪ ﺍﯼ ﺳﺮﻭﺳﻬﯽ،ﺳﻮﺩﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﺭﻫﯽﯾﻐﻤﺎ ﮐﻨﺪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺭﺍ،ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺑﺪﺍﻧﺪﯾﺸﻢﮐﻨﺪ*******

Home | English
Old OwnSkin Mobile
Login
Feedback/Help
©2009 http://m.ownskin.com